pani is my sweet life

گشت و گذار +عروسی

1389/10/12 17:41
نویسنده : pani's mom
1,172 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای گلم که لطفشون رو از من و پانی دریغ نمیکنن و به ما سر میزنن

این چند روزی که غیبت داشتیم مشغول مهمونی و پذیرایی از مامان جون و بابا جون پانی بودم البته دو روزش رو .مامانم و بابام از اراک اومده بودن که برن ماهشهر بدرقه شوهر خواهرم که میخواست بره مکه و همینطور عروسیه پسر عمه وسطی ام .

 آخر هفته ما هم رفتیم ماهشهر خلاصه تا رسیدیم رفتیم به سوی آرایشگاه واسه بزک دوزک .   جالب اینجا بود که یه خانومی توی آرایشگاه که حسابی خودش رو هفت رنگ رنگ کرده بود و موهاشو سیخ سیخی کرده بود همین که بلند شد بره دیدم پانی هم رفت دنبالش صداش کردم کجا داری میری گفتش من میخوام با این برم عروسی فکر کنم از میکاپ و شینیون خانومه خوشش اومده بود ما هم کارمون که تموم شد رفتیم سمت هتل واسه عروسی .

جاتون  خالی خوش گذشت پانی هم از اول تا آخر عروسی همش وسط بود واسه رقصیدن.چند دقیقه ایی هم که واسه سرو شام آهنگ آروم میزدن اومدش نشست ولی همین که شروع کرد به زدن شش و هشتی خانوم غذاشو ول کرد و رفت وسط نمیدونم این دختر ما بزرگ بشه چی میشه.

یک سالگی عزیزکم

دو روزی هم که ماهشهر بودیم رفتیم خونه خاله ها و دایی های دخملی که حسابی بهش خوش گذشت هر چند که خانومی هنوز خوب نشده و همچنان در حال سرفه کردنه دیگه از دارو دادن بهش خسته شدم بیچاره خیلی ضعیف شده

امروز دوباره میبرمش دکتر امیدوارم این یکی جواب بده .آخه اگه سرما خوردگیه که باید تا الان که یک ماهه خوب میشد و اگه هم آلرژی بازم چرا داروها جواب نمیده. دیگه دوست ندارم این داروها رو بهش بدم آخه میدونیین که داروهای کورتون دار تو رشد بچه ها تاثیر منفی میذاره

حالا قراره امشب بریم پیش دکتر کوچک خدا کنه باشدش چون شنیدم که مورد حمله قرار گرفته یه عده میگن فوت کرده یه عده هم میگن فقط زخمی شده  به هر حال من تماس گرفتم مطبش و وقت گرفتم  چون تا اونجایی که میدونم یکی از بهترین دکترای متخصص آسم و آلرژی توی خوزستان هستش.

 

راستی از روزی که پانی مریض شده دیگه مهد نمیره گذاشتم خوب شه دوباره بفرستمش .

بازم ممنونم از همه دوستای گلم تا آپ بعدی خدا نگهدار شما وهمه کوچولوهاتون باشه.

 

پسندها (472)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)